محل تبلیغات شما
بسم الله الرحمن الرحیم


شهدا زنده اند  :

دو یا سه روزاز شهادت علی می گذشت و من دلم خیلی برایش تنگ شده بود ، اکثر صبحها که بهشت شهداخلوت بود بر سر مزارش می رفتم ، در یکی از همان شبهای نخست در عالم خواب دیدم کهوارد مسجد سید الشهدا شدم و بسیاری از شهیدان از جمله علی در آنجا حضور داشتند ،علی همین اول درب با لباس خاکی و چفیه به گردن نشسته بود ، تا من را دید که واردشدم به پیشوازم آمد و با هم روبوسی کردیم ، چفیه اش را به گردنم انداخت و به منخوش آمد گفت . من به او گفتم می دانی شهید شده ای ، گفت : بله ، به او گفتم علیشهادت برایت چطور بود ، گفت : خیلی آسان و با آرامش خاطر ، گفتم مگر شهادت سختی همدارد ، گفت : بله ، خیلی از شهدا در حین شهید شدنشان سخت جان می دهند ، گفتم :مثلا " کدامیک از شهدا ، گفت : فردی به نام داوود که فرمانده گردان است خیلیعذاب می کشد ، و یکدفعه از خواب پریدم ، از روی کنجکاوی نزد آقای علی اکبر عباسیکه دایی شهید ترابی بود رفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم و او در جواب گفت :داوود یکی از اقوام ماست که در تهران زندگی می کند و جانباز قطع نخاع می باشد و مننیز از این موضوع بی اطلاع بودم و این جریان را در عالم خواب متوجه شدم و دریافتمکه شهدا زنده اند و به همه اعمال و افکار ما آگاهند .

( آقای دکتر داوودمخملی اکنون با نام دکتر حسن مخملی از جانبازان دفاع مقدس و پسر خاله شهید ترابیمی باشند )

نقل قول از همرزم شهید ( آقای عبد الله میرزایی )

اربعین را به پا داریم ...

اسراییل 25 سال آینده را نخواهد دید !

شهید محمود رضا بیضایی

، ,علی ,شهید ,شهدا ,خیلی ,گفتم ,، گفت ,بود ، ,و با ,به او ,شدم و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موزیک بامبو فرمول های جالب ریاضی دیزی نیوز، اخبارک درگوشی، دیزی کالا انجمن هم وابستگان گمنام استان اصفهان(کدا)Co-Dependen Anonoymous)-CoDA) poteasgarbre باصفاترین معرفی زیبا ترین املاک کشور خرید اینترنتی و خرید آنلاین آندن نور الهدی کُرغُند